شرکت گارتنر در یکی از جلسات سالانه IT/Xpo که در اورلاندو برگزار شد، 10 روند برتر فناوری استراتژیک خود برای سال ۲۰۲۵ را معرفی کرد.
ژن آلوارز، معاون تحلیلگر ارشد گارتنر، در این خصوص اظهار داشت: روندهای برتر فناوری امسال بر اهمیت هوش مصنوعی، هم در فرصتهای بینظیری که ایجاد میکند و هم چالشهای اخلاقی و امنیتی که به همراه دارد، تاکید دارند. همچنین، این روندها مرزهای جدید محاسبات و تعامل انسان و ماشین را ترسیم میکنند. هدف از معرفی این روندها، کمک به رهبران فناوری برای جهتدهی به نوآوریها به سمت مسئولیتپذیری و اخلاق است.
10 روند برتر فناوری استراتژیک برای سال 2025
ده روند کلیدی که گارتنر پیشبینی میکند در سال آینده، تحولات شگرفی را در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد کرده و فرصتهای جدیدی را پیش روی رهبران این صنعت قرار دهد:
- هوش مصنوعی عاملی
- پلتفرم های حکمرانی هوش مصنوعی
- امنیت اطلاعات نادرست
- رمزنگاری پس کوانتومی
- هوش نامرئی محیطی
- محاسبات با مصرف انرژی
- محاسبات ترکیبی
- محاسبات فضایی
- ربات های چند منظوره
- تقویت عصبی
هوش مصنوعی عاملی
هوش مصنوعی عاملی (Agent AI)، به برنامههای نرمافزاری گفته میشود که می توانند به صورت مستقل تصمیمگیری کرده و اقداماتی را برای دستیابی به اهداف مشخصی که توسط انسان تعریف شده است، انجام دهند. این سیستمها با تلفیق قابلیتهای هوش مصنوعی، حافظه، توانایی برنامهریزی، درک محیط، دستورالعملهای ایمنی و سایر ورودیها، قادر به انجام وظایف خود به صورت مستقل هستند. این امر میتواند منجر به افزایش بهرهوری و بهبود کارایی در بسیاری از زمینهها شود.
پلتفرم های حکمرانی هوش مصنوعی
پلتفرمهای حکمرانی هوش مصنوعی ابزارهای فناوری پیشرفتهای هستند که به سازمانها کمک میکنند تا از قابلیت اطمینان، شفافیت، انصاف، پاسخگویی و رعایت استانداردهای ایمنی و اخلاقی در مدلها و سیستمهای هوش مصنوعی خود اطمینان حاصل کنند. هدف اصلی این پلتفرمها، ارتقای سطح اعتماد به سیستمهای هوش مصنوعی است.
گارتنر پیشبینی کرده است که شرکتهایی که از پلتفرمهای حکمرانی هوش مصنوعی به طور موثر استفاده میکنند، تا سال ۲۰۲۸ شاهد افزایش ۳۰ درصدی در رتبهبندی اعتماد مشتری و ۲۵ درصدی در امتیازهای انطباق با مقررات خواهند بود. این مزیت رقابت قابل توجهی برای این شرکتها ایجاد خواهد کرد.
امنیت اطلاعات نادرست
با افزایش محبوبیت و پیچیدگی هوش مصنوعی مولد، نگرانیها در مورد سوءاستفاده از این فناوری برای اهداف مخرب، از جمله انتشار اطلاعات نادرست یا مضر با هدف آسیب رساندن به شرکتها، به شدت افزایش یافته است. امنیت اطلاعات نادرست، به مجموعهای از فناوریها و روشها اشاره دارد که برای محافظت از سازمانها و افراد در برابر اطلاعات گمراه کننده یا نادرست منتشر شده در فضای آنلاین به کار میرود.
گارتنر پیشبینی میکند که طی چهار سال آینده، حدود نیمی از شرکتها اقدام به خرید محصولات و خدمات مرتبط با امنیت اطلاعات نادرست یا توسعه ویژگیهای داخلی برای مقابله با این تهدید خواهند کرد. این در حالی است که در حال حاضر، کمتر از ۵ درصد شرکتها به این موضوع به طور جدی پرداختهاند.
رمزنگاری پس کوانتومی
گارتنر پیشبینی میکند که پیشرفتهای چشمگیر در حوزه محاسبات کوانتومی، بسیاری از الگوریتمهای رمزنگاری متداول را تا سال ۲۰۲۹ در برابر حملات آسیبپذیر کند. این امر ضرورت توسعه و پیادهسازی سیستمهای رمزنگاری پساکوانتومی را بیش از پیش آشکار میسازد. این سیستمها به گونهای طراحی شدهاند که در برابر توان محاسباتی بالای کامپیوترهای کوانتومی و همچنین کامپیوترهای کلاسیک مقاوم باشند.
اگرچه زمان دقیق ورود به عصر محاسبات کوانتومی با قطعیت قابل پیشبینی نیست، اما سازمانهایی همچون NIST بر اهمیت آمادگی سازمانها برای این تحول تاکید فراوان دارند. آنها به سازمانها توصیه میکنند تا اقدامات لازم را برای تقویت امنیت سیستمهای خود و ارتقای آنها به استانداردهای پساکوانتومی انجام دهند.
هوش نامرئی محیطی
هوش نامرئی محیطی (Ambient Intelligence) به ادغام یکپارچه و نامحسوس فناوریهای حسگر در محیطهای روزمره اشاره دارد که بدون نیاز به دخالت فعال کاربر، به صورت خودکار و هوشمندانه کار میکند. این فناوری از طریق استفاده گسترده از حسگرهای کم هزینه امکانپذیر شده است که قابلیت ردیابی مقیاسپذیر و مقرونبهصرفه را فراهم میکنند.
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۲۷، نمونههای اولیه این فناوری نوظهور بر حل چالشهای پیچیده لجستیکی مانند مدیریت لحظهای موجودی کالا در فروشگاهها و کنترل دقیق زنجیره تامین محصولات فاسد شدنی متمرکز خواهند شد.
محاسبات با مصرف انرژی
با ظهور هوش مصنوعی، توجهها به میزان قابل توجهی انرژی و محاسبات مورد نیاز برای آموزش و اجرای الگوریتمهای پیچیده آن جلب شده است. در واقع، فرآیندهایی مانند آموزش مدلهای هوش مصنوعی، بهینهسازی آنها و تولید محتوا، میتوانند سهم قابل توجهی در افزایش ردپای کربنی سازمانها داشته باشند.
شرکت تحقیقاتی گارتنر پیشبینی میکند که تا اواخر دهه 2020، فناوریهای محاسباتی نوینی مانند شتابدهندههای نورومورفیک و سایر فناوریهای نوظهور، قادر خواهند بود تا کارهای پیچیده مرتبط با هوش مصنوعی را با مصرف انرژی بسیار کمتر انجام دهند.
محاسبات ترکیبی
با تکامل مداوم پارادایمهای محاسباتی، نیاز به راهحلهای ذخیرهسازی، محاسباتی و شبکهای نیز به طور همزمان افزایش مییابد. گارتنر، محاسبات ترکیبی را به عنوان ترکیبی از این مکانیسمها برای حل چالشهای پیچیده محاسباتی تعریف میکند. این رویکرد نوین، پتانسیل آن را دارد تا محدودیتهای فعلی فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی را برطرف کرده و به گسترش آنها کمک کند.
گارتنر پیشبینی میکند که این مجموعههای محاسباتی ترکیبی، بسترهای نوآوری کارآمدتری را فراهم خواهند کرد که نسبت به زیرساختهای محاسباتی موجود، عملکرد بهتری داشته باشند.
محاسبات فضایی
این به دنیای متاورس اشاره دارد که با ترکیب دنیای فیزیکی و دیجیتال به کمک فناوریهایی مانند واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) ایجاد میشود. این فناوریها امکان تعامل عمیقتر و غنیتری بین انسان و محیط اطراف را فراهم میکنند.
در حال حاضر، شاهد رشد چشمگیر کاربرد این فناوریها در صنایع مختلف هستیم. به عنوان مثال، در صنعت بازی، شرکتهایی مانند متا با محصول Oculus تجربیات واقعیت مجازی جذابی را ارائه میدهند. همچنین، در حوزه فروشگاهی، برندهایی مانند IKEA و Nike با ارائه تجربیات AR، به مشتریان امکان میدهند تا محصولات را قبل از خرید به صورت مجازی در محیط خود ببینند.
شرکت تحقیقاتی گارتنر پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۳۳، بازار محاسبات فضایی بیش از ده برابر رشد خواهد کرد و از ۱۱ میلیارد دلار به ۱.۷ تریلیون دلار خواهد رسید.
ربات های چند منظوره
با توانایی انجام چندین کار به صورت همزمان، گارتنر پیشبینی میکند که این ماشینها به تدریج جایگزین رباتهای تککاره فعلی شوند. این رباتهای چندمنظوره علاوه بر افزایش کارایی، قابلیت همکاری با انسانها را نیز دارا هستند و به این ترتیب فرصتهای جدیدی را در حوزه تولید و تعامل انسان و ماشین ایجاد خواهند کرد.
گارتنر برآورد میکند که تا سال ۲۰۳۰، حدود ۸۰ درصد افراد به طور روزانه با رباتهای هوشمند تعامل خواهند داشت که نسبت به آمار کنونی ۱۰ درصدی، رشد قابل توجهی را نشان میدهد.
تقویت عصبی
این به تکنولوژیهای خوانش و رمزگشایی فعالیت مغز اشاره دارد که با هدف بهبود عملکردهای شناختی انسان به کار گرفته میشوند. این فناوریها از طریق رابطهای مغز و ماشین (Brain-Computer Interfaces یا BCI)، چه به صورت یکطرفه و چه دوطرفه، با مغز انسان تعامل برقرار میکنند.
گارتنر، آیندهای روشن را برای این فناوریها پیشبینی میکند و معتقد است که آنها میتوانند به طور چشمگیری مهارتها، بازاریابی و عملکرد انسان را بهبود بخشند. بر اساس پیشبینیهای این شرکت، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۳۰ درصد از کارمندان دانشبنیان برای افزایش بهرهوری، بهینهسازی کار و رقابت با پیشرفتهای روزافزون هوش مصنوعی، به این فناوریها متکی خواهند بود.
منبع: forbes.com